دراينرمانرازيسربهمهرنهفتهاست. اديكهنهسربازياستكهعمريرابهملالگذراندهواحساسميكندكهدرتلهزندگيبهدامافتادهاست. اوتعميركارماشينهاييكپاركبازياستوزندگيخاكستريودرازشدركار،تنهاييوحسرتخلاصهميشود. آنگاه،درسالروزهشتادوسومينسالتولدش،حينتلاشبراينجاتزندگييكدختربچهميميردودربهشتچشمبازميكند. 5 نفر،كهآنهارادرزندگيميشناختهوپيشازاودرگذشتهاند،رازهايزندگيويرابراوآشكارميكنندوهريكمسيرحياتباقياورابرايهميشهتغييرميدهند.
↧