دوستیمیگفت: خيلیسالپيشكهدانشجوبودم،بعضيازاساتيدعادتبهحضوروغيابداشتند. تعدادیهمبرایمحكمكاریدوباراينكارراانجاممیدادند،ابتداوانتهایكلاس،كهمجبورباشیتمامساعتراسركلاسبنشينی. همرشتهایداشتمكهشيفتهيكیازدخترانهمدورهاشبود. هروقتاينخانمسركلاسحاضربود،حتیاگرنصفكلاسغايببودند،جنابمجنونمیگفت: استادهمهحاضرند! وبالعكس،اگرتنهاغايبكلاساينخانمبودوبس،میگفت: استادامروزهمهغايبند،هيچكسنيامده!دراواخردورانتحصيل،باهمازدواجكردندودورادورمیشنيدمكهبسيارخوبوخوشهستند. امروزخبردارشدمكهآگهیترحيمبانوبااينمضمونچا...
↧