کتابصوتیرفتنبهماهیگیریاثرودپراکاشچاولادربارهیدختریبهنامپیپااستکهدریکروززیبایبهاریتصمیمگرفتهبهماهیگیریبرود.پیپاآشپزخیلیخوبیبودویکدوستخوبهمداشت،اویکگربهپشمالوبود. آنهابهرودخانهرسیدند،بعدازچندساعتبالاخرهتوانستندیکماهیطلاییبزرگبگیرنداماوقتیمیخواستندبهخانهبرگردندناگهانصداییشنیدند…
↧